اخیرا از دست شبکه های اجتماعی گفت و گو خیلی شاکی شده بودم حالا دلایلش بماند تا این که منو در گروههایی در تلگرام عضو کردن و افرادی رو دیدم که واقعا دید و فرهنگ متفاوتی در مورد فعالیت در شبکه ها داشتن رو دیدم و متوجه شدم من در واقع از شبکه های اجتماعی شاکی نیستم بلکه از دست فعالان در شبکه ها که باعث ایجاد دید بد در من شده اند شاکی ام !
این صحنه ها و فعالیت ها کمی برام آشنا اومد ، یکم که فکر کردم یادم افتاد که وقتی SMS در ایران فعال شد ما اگر روزانه ۱۰ جوک به مخاطبینمون نمیفرستادیم بهمون پیام میدادن که خبری ازت نیست چرا دیگه SMS نمیدی یا انگار چیزی گم کرده بودیم و باید یه جوکی چیزی پیدا میکردیم و وارد لیست مخاطبینمون شده و اونایی که میخواستیم رو با لذت تیک میزدیم و هیجان زده ازین که با یک اشاره ، همزمان به ۸ نفر این جوک رو فرستادم ذوق زده میشدیم و از هر چند دقیقه چشممون رو صفحه گوشی میرفت و منتظر جواب ها بودیم !
تا اینکه دیگه کم کم این فرهنگ برامون جا افتاده شد که SMS یه سرویسی هست برای اطلاع رسانی در مواقع اضطراری و خاص ، نه برای …
تازه این جا افتاده بود که سرویس MMS وارد فرهنگ لغاتمون شد، فقط میخواستیم یه عکسی پیدا کنیم و بفرستیم تا احساس آپدیت بودن و با کلاس بودن رو به خودمون تزریق کنیم !
این سرویس MMS عمر چندانی نداشت و بخاطر سرویس دهی های عالیه اپراتورها انقدر کار کردن باهاش سخت بود که دیگه مردم ازش زده شدن و قیدشو زدن ! شایدم اپراتور ها یه چیزی میدونستن که اینجوری کردن !
خوب حالا تا اینجا سرویس های VOIP مثل اسکایپ و OovoO بود که از طریق کامپیوتر میتونستیم با افرادی داخل و خارج کشور مکالمه تصویری و صوتی برقرار کنیم، ولی فرهنگ این سرویس ها جا افتاده بود، شاید بخاطر اینکه هر کسی به اینترنت پرسرعت و یا کامپیوتر دسترسی نداشت.
و بالاخره ! رسیدیم به عصری که تکنولوژی، قبل از فرهنگش در خونمون رو زد و والدین هایی که قبل از وضع حمل ، یه تبلت برای فرزند آیندشون خریدن!
چشم باز کردیم دیدیم محاصره شدیم بین وایبر ، تلگرام ، لاین ، واتس آپ و…
که البته این سرویس ها خیلی هم مفید و عالی هستن ولی اینکه چه نوع استفاده ازشون بشه اینه که جای بحث داره.
در چند گروهی که دعوت شده بودم اکثر نوشته ها ، مطالبی بودند که جز موج منفی و ایجاد ناراحتی نتیجه دیگه ای نداشتند و وقتی لب بر اعتراض گشودم ، پاسخ هایی دریافت کردم که ” مگه چشه !؟ ” و “بووووووق”
خوب ،در هفته اخیر تصمیم گرفتم ، فعالیت های شبکه های اجتماعی مختلف رو زیر نظر بگیرم و نوشته ای در این باره بنویسم باشد که رستگار شویم !
من اینستاگرام رو به عنوان یه شبکه ساده و جذاب خیلی دوست دارم و اکثر فعالیت هام در این شبکه اس پس اول با اینستاگرام شروع میکنم !
روزانه ، اوقاتی که در این شبکه سپری میکردم رو کمی بیشتر کردم و چند اسکرین شات براتون گرفتم ، که با قاطعیت میتونم بگم ۹۰% پست ها در همین مایه ها بودن و من فقط چند تا مثال رو اینجا آوردم !
تا یادم نرفته به اینم اشاره کنم ، هدف اصلی من از حضور در شبکه های اجتماعی :
خوب حالا بریم ببینیم در شبکه های اجتماعی چه میگذرد :
چه تحلیلی می تونین از این عکس داشته باشید !؟ که چی ؟! آخه این نوشته چه چیز مثبتی جز ناراحتی خودمون و اطرافیانمون میتونه داشته باشه ؟ “خودم > تو تابوت ” ! چرا !؟ دوست دارن بقیه با دید ترحم بهشون نگاه کنن ؟ چه اطلاعات مفیدی بهمون انتقال میده ؟
و این نوشته هایی که جز احساس نا امیدی و افسردگی چیز دیگه ای در بر نداره !
و دیگر پست ها که به شکست های عشقی و … ربط داره :
باز هم هدف های خودتون رو از حضور در شبکه ها مرور کنید ! اگر برای افسرده شدن و ناراحت شدن اومدین به شبکه ها حرفی ندارم ! ولی اگر قصدتون چیز دیگه ای بوده آیا این مطالب براتون مفید یا منطقی هست !؟
و درصد زیادی از نوشته ها هم مربوط به خود برتر بینی و ضد ارزش ها هست !
قدیما به کسی میگفتیم هار نشو به عنوان فحش تلقی میشد ! ولی الان ظاهرا واژه ها تغییر هویت دادن و معنی “با کلاس بودن ” میدن !
و خیلی بحث های غیر اخلاقی و … که واردش نمیشم !
و اینم بگم بیشتر از هر چیزی اعصابم از این خرد میشه که چرا “عصبی بودن” ، با عرض معذرت “سگ بودن” و … تبدیل شده به کلاس و پرستیژ ؟! با یکی حرف میزنی قیافه حق به جانب بهت میگه ” من اخلاقم سگیه !” و همزمان هم یه غروری تو قیافش ظاهر میشه !!
که قبلنا ما آروم بودن و خونسرد بودن رو امتیاز مثبت می دونستیم و “می دونیم” و همیشه سعی میکنیم خشم خودمون رو کنترل کنیم، اینا که هیچی نشده میخوان با عصبی بودنشون کلاس بذارن کجا ختم خواهند شد !؟ مساله این است !
و همچنین یک سرویس گفت و گوی آنلاین رو مورد بحث قرار بدیم ! من نرم افزار تلگرام رو انتخاب کردم…
خوب در تلگرام چه میگذرد ؟!
بحث های رایجی که نظرمو جلب کرد رو من اینجا آوردم :
این رو بفرست به ۴ تا گروه شکل آیکون ها عوض میشه !
یه مورد دیگه ای هم که رایجه تو گروها مثلا چند تا دایره مربع میزارن مینویسن :
بفرست به گروه عوض میشه میترکی از خنده !!
طراحی شده توسط پروفسور دکتر مهندس قربانعلی !
خوب اولا گیریم که اصلا آقا این شکلک ها عوض میشه ! چه چیزی نسیب ما میشه !؟ چه فایده ای می تونه برامون داشته باشه ؟
در حالیکه هیچ تغییری مشاهده نخواهید کرد ولی همچنان این پیام ها خروار خروار از این گروه به اون گروه در حال حرکتند ولی حذف نمی شوند !
ترویج خرافات
این پیام رو به ۵ نفر بفرست ، تا ۲ ساعت و ۲۵ دقیقه و ۱۵ ثانیه دیگه یکی بهت زنگ میزنه ! یکی نفرستاد گردن به پایین فلج شد !
یا پیامهای به ظاهر مذهبی که میگن اینو به چند نفر بفرست معجزه میبینی و… که اینا جریانشون مفصل تره…
خود برتر بینی از لحاظ ماه تولد !
در اینجا به پروفایل اینستاگرام اشاره بکنم، از هر دو پروفایل ، یکیش نوشته : من فلان ماهی هستم ! من خاصم چون اردیبهشتم ، من مغرورم چون خردادم ! و واقعا هم باور دارن ! یکی نیست به اینا بگه اگر کمی تحقیق کنید میبینید که چه آدمهای شروری در ماه “بهمن” متولد شدند ( چون خودم بهمنی هستم ماه خودم رو مثال زدم به کسی برنخوره ) و همچنین در این ماه افراد بزرگی هم متولد شدند ! متولد شدن در یک ماه خاص هیچ برتری ایجاد نمیکنه ! این حرفم خیلی حرف احمقانه ای بودا چون مساله به این واضحی نیاز به توضیح نداره ولی من مجبور شدم توضیح بدم…
این عکس هم که میبینید از چندین گروه هایی که در تلگرام بودم یکیشو براتون گذاشتم !!
روانشناسی و روان درمانی
از چی خوشت میاد ؟ بگو تا بگم روحیه ات چطوره !
۱٫ آسمون ۲٫ دریا ۳٫کوه و …
و در جواب ها هم یه فلسفه بافی میکنن آدم خودشم باور میکنه روحیه اش اونیه که این گفت !
عزیز من اگه به همین سادگی قرار بود با چند سوال از روحیه ات با خبر بشن که الان همه فوق دکترای روانشناسی بودن !!
و البته شبیه همین روش برای تشخیص بیماری استفاده میشه که می تونه خیلی خطرناک باشه.
ترویج شایعه
ماشالا بازار شایعه پراکنی هم که داغ داغه و هر از گاهی باعث میشه گوشیمون بسوزه !
همونطور که چند روز پیش یه خبری در این گروههای اجتماعی پخش شد، خیلیا شروع کردن به کَندن یه قطعه جاسوسی از پشت باطری موبایلهاشون و بعد دیدن که اون چیزی نبود جز NFC گوشی ! (شایعات + )
و یا شایعاتی که با سرعت نور پخش میشن و چه خطراتی میتونن به جامعه بزنن ! که اینم فراموش نکنیم ما در انتشار شایعات بی تاثیر نیستیم !
دیروز خبری که در تلگرام دریافت کردم :
انتشار مطالب غیر اخلاقی
گروههایی هستند که با عنوان های +۱۸ فقط برای تبادل پورن راه اندازی شدن ! باز هم هدف های خودتون رو از حضور در شبکه های اجتماعی مرور کنید ببینید باهمدیگه همخوانی داره !؟
و خطرناک تر از این ، ارسال عکس هایی هست که ممکنه صاحب عکس راضی نباشه عکسش پخش بشه و یه حرکت اشتباه ما و ارسال کردن عکس تو گروه و ازون جا هم فورارد شدن به گروه های دیگه منجر به خودکشی فرد مورد نظری میشه بخاطر سرگرمی و خودشیرینی ما در گروه ها ! به همین سادگی ! قاتل ها که همشون قمه نمیگیرن دستشون آدم بکشن ! ما هم قاتل هستیم ! یه نگاه و مروری به خودمون بکنیم !تا حالا چند نفر رو کشتیم ؟
در فاز افسردگی
افسرده ای !؟ به فکر درمان خودت باش ، من که بعد از ۸ ساعت کار فشرده ، خسته اومدم تو شبکه یه حالی عوض کنم چیکار کنم عشق شما براتون “اوجولات ” نخریده شما شکست عشقی خوردی یا چی شدی ؟! دوستان ، الان فکر میکنید که “پس حس همدردی چی میشه ” ! آخه شبکه های اجتماعی جاییه واسه همدردی در مورد شکست عشقی و فلان !؟ با نهایت تاسف باید بگم در ایران بله !
ما خودمون کم مشکل نداریم ، دلیل نمیشه من مشکلاتمو بیام منتشر کنم ، اولین کاری که می کنم تمرکز میکنم روی چطور حل کردن مشکل و حلش میکنم.
یه بار در کنفرانسی مطرح کردم که ما با فعالیت در اینترنت ، طبیعت رو تخریب میکنیم ! همه خندیدن و فکر کردن دارم جوک میگم !
ولی کاش جوک بود ! ما با فعالیت هایی که داریم روز به روز باعث افزایش پردازنده های کامپیوتری میشیم تا سرورهاشون بتونن حجم داده های ارسالی و دریافتی مارو تحمل کنن ! و این به مساله گرمایش زمین دامن میزنه ! و اینکه دیتاسنتر هایی که شبکه های اجتماعی رو پشتیبانی میکنند ببینید چقدر از طبیعت رو تسخیر کردند ؟! یه سرچ بزنید و مرکز نگهداری سرور های فیس بوک و گوگل رو ببینید به مساحت چندین استان رو مال خودشون کردن و هرروز هم بزرگتر میشن ! ما در قبال این همه خسارت مسئولیم ! پیام های چرت و پوچ چه دلیلی داره اینهمه شبکه هارو درگیر کنه !؟
کاش قبل از ارسال هر پیام، به مفید یا مضر بودنش فکر کنیم …
من در مورد یه قانون خیلی پایبند هستم و اون هم اینه که هیچ کس حق نداره در مورد روش زندگی شخص دیگری اظهار نظر کنه ، هر کس مسئول زندگی خودشه ، من هم در اینجا در مورد طرز زندگی نخواستم نظر بدم ، فقط چون موج منفی حمله ور شده از شبکه هارو درک کردم و در بازه های زمانی خاصی از نظر روحی بهم آسیب های جدی زد صرفا خواستم تبادل افکار کنیم …
منتظر انتقاداتون هستم ، و اگر مخالفتی دارین حتما در قسمت نظرات بفرمایید تا کمک کنید دید من باز بشه،
و اینکه در صورت تمایل این پست رو در شبکه هاتون منتشر کنید ، حتی ۱% تغییر در اطرافیان و نوشته های دوستانمان ، برای ما بی تاثیر نخواهد بود.
من تو دنیای مجازی بیشتر از ۵۰۰ تا دوست دارم ولی تنهام؛ اکثرا با همشون حرف می زنم ولی هیچکدوم اونها، واقعا من رو نمی شناسند. مشکل من فاصله ایست که بین نگاه کردن تو چشماشون، تا نگاه کردن به یک اسم تو مانیتوره. میام عقب و چشمامو باز می کنم، میفهمم چیزی که ما بهش “شبکه اجتماعی” میگیم، هر چیزی هست؛ جز اجتماعی بودن. وقتی ما کامپیوترمون یا گوشیمون رو روشن می کنیم، و در رو میبندیم، تمام تکنولوژی که ما داریم همش خیاله، توهمه، در کنار هم بودن یه جور احساسه. و ناخودآگاه محو این دنیای جدید میشی و برای خانواده و بچه هات، کم وقت میذاری!
و وقتی از توهمات و افسانه ها کنار بکشی دچار گیجی و سردرگمی میشی، تو دنیایی که ما برده تکنولوژی هامون شدیم، جایی که آدمهای حریص، اطلاعات میفروشن، دنیای پر از نفع شخصی و خودخواهی، جایی که ما بهترین ها رو اشتراک میذاریم، بی خیال احساس و هیجان میشیم.
وقتی تجربه ای رو به اشتراک میذاریم، خوشحالیم، اگر تنها باشیم باز هم خوشحال خواهیم بود. اگه به خاطر دوستانت بمونی، اونها هم پیشت خواهند بود ولی با پیامک، دیگه دوستان واقعی همراهت نیستند. توی پیام ها اغراق و گزافه گویی می کنیم؛ … تبریکات مرا پیشاپیش پذیرا باشید …
وانمود می کنیم که در مورد انزوای اجتماعی بی اطلاعیم، شروع به نوشتن می کنیم تا دیگران بشنوند، حتی نمی دونیم که، کسی داره میشنوه یا می خونه؟ تنها بودن مشکل نداره، بذار تاکید کنم، اگه کتاب یا داستان بخونی، یا نقاشی کنی، یا یه کار مهیج کنی، تو مفید میشی نه یک آدم بی حاصل، بیدار میشی و مواظبی که از زمانت خوب استفاده کنی.
پس وقتیکه بین مردم هستی و احساس تنهایی می کنی، دستاتو بکش عقب و بیخیال تلفنت شو. حتما نباید به لیست مخاطبینت زل بزنی. فقط با یکی حرف بزن و اجتماعی بودن رو یاد بگیر. نمیتونم وایسم و رفت و آمد روزانه قطار رو در سکوت ببینم، موقعی که هیچکس نمیخواد به خاطر “ابله به نظر رسیدن” حرف بزنه. ما داریم منزوی میشیم، دیگه مجذوب همدیگه نمیشیم، چون به چشمای همدیگه نگاه نمیکنیم.
بچه هایی دور و برمون هستن که از لحظه تولدشون مثل روبات زندگی میکنن، مثل آدمای منزوی فکر می کنند. شاید بهترین پدر دنیا بشی، اگر بتونی بچه ات رو بدون آی پد سرگرم کنی. بچه که بودم هرگز خونه نبودم، با دوستام و دوچرخم بیرون بودم. خودمو قوی می کردم، و زانوهام زخم میشد، خونه درختیمون رو بالای درخت میساختیم. حالا دیگه همون پارک ساکته، دلسرد میشم، هیچ بچه ای رو نمیبینم؛ تاپ بخوره و آویزون شه، نه پریدنی، نه لی لی بازی کردنی، نه …
ما چه نسلی هستیم با این تلفن های هوشمند، پس سرتو بالا بگیر و تلفن رو خاموش کن، دست به کار شو و از امروزت بهترین استفاده رو کن. فقط یه ارتباط واقعی میتونه تفاوت ارتباط مجازی و واقعی رو بهت نشون بده. وقتی که طرف بهت نگاه میکنه و تو حواست بهش باشه، یادت میمونه که چطور عاشق شدی؛ اولین بار که دستتو می گیره و (…) ، یا وقتی که با هم مشکل دارین ولی بازم دوستش داری، وقتی کارهایی رو که کردی به صد نفر نمیگی و می خوای فقط با یه نفر اون لحظه رو شریک باشی.
وقتی که کامپیوترت رو میفروشی و یه حلقه برای دختر آرزوهات میگیری، کسی که همه چیزته، تو رویاهات بود، وقتی میخوای خانواده تشکیل بدی، و دختربچه خودتو داشته باشی، و دوباره عاشق شی، وقتی که شب ها بیدارت میکنه، و تو میخوای بخوابی، یا وقتی که اشک هاشو پاک می کنی، و اون به خونه بخت می ره؛ و وقتی دختر عزیزت میاد خونت مهمونی با یه پسر بچه که پیش تو باشند، و موقعی که بابابزرگ صدات کنه، و تو واقعا احساس پیری کنی، عمری رو که با توجه کردن به زندگیت به دست آوردی، و خوشحالی، که با نگاه کردن به یه سری ابداعات هدرش ندادی، و وقتی که کنار بستر همسرتی، و دستشو گرفتی، بهش میگی، دوستش داری؛ در آخرین لحظات، اون هم آروم زمزمه میکنه، که خیلی خوش شانس بوده که اون پسر گمشده سر راهش قرار گرفته.
هیچکدوم اینها اتفاق نمی افتاد، و هیچکدوم اینها رو نداشتی، اگه مشغول تلفنت بودی، و شانس با اون بودن رو از دست می دادی. پس سرتو بالا بگیر و تلفنت رو خاموش کن. ما یه بار زندگی می کنیم، روز ها محدودن، پس زندگیت رو با اینترنت حروم نکن.
وقتی اجل انسان برسه، هیچی بدتر از پشیمونی نیست. منم مقصرم. چون قسمتی از این ماشین هستم، این کلمه های دیجیتالی، که میشنویم و می بینیم. جایی که به جای حرف زدن، تایپ می کنیم و به جای خوندن، چت می کنیم. جایی که ساعت ها کنار همدیگه ایم، بدون اینکه به هم نگاه کنیم. پس توی نوعی از زندگی وارد نشو که معتادش شی، به مردم عشق بورز، نه اینکه براشون لایک بزنی! بی خیال “شنیده شدن و تعریف کردن”، توی دنیای حقیقی. سرتو یالا بگیر، در حقیقت زندگی کن.
منبع http://succes.ir
فرزانـــــــه | 1394/12/24 ساعت 12:23 |
چه قدر طولانی بووووووووووووووود
اره...اما مفید و به درد بخور.
|
|
farzaneh1379.avablog.ir |